آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

❀ღآویناღ❀

هدیه

1394/11/1 19:41
نویسنده : ✿مهدیه✿
706 بازدید
اشتراک گذاری

غمگین پنجشنبه است  و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است...

 

     پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس می کنم ...

 

     پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ...

 

     پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی می دهد ...

 

     چه مهمانهای بی دردسری هستند

     رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را ...

     تنها به فاتحه ای قانعند .

         

     اللهم صل علی محمد و آل محمد

     و عجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین

   

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الحمدلله رب العالمین

    الرحمن الرحیم

    مالک یوم الدین

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    اهدنا الصراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم غیر

    المغضوب علیهم ولا الضالین

 

    بسم الله الرحمن الرحیم

    قل هو الله احد

    الله الصمد

    لم یلد و لم یولد

    و لم یکن له کفوا احد

      

پسندها (3)

نظرات (11)

ツ دختــر بابا ツ
1 بهمن 94 19:52
وای خدای من با خوندن وبتون کلی گریه کردم و اشک از چشمام اومد واقعا متاسف شدم واقعا نمیدونستم از قربانیای سقوط هواپیما اینجا وبلاگ داشتن خیلییییییییی بهتون تسلیت میگم انشالله که روحشون همیشه شاد باشه مخصوصا آوینای خوشگلم که مثل فرشته و ها پاک و معصوم بود ، خوشبحالش که پاک رفت پیش خدا .... نه ما که پر از گناهیم ، انشالله که خدابهتون صبر بده سخته باورش .... لینکتون کردم
اتی مامان
1 بهمن 94 21:06
روحشون شاد و یادشون ابدی...خدا صبر عنایت کنه انشالله...
♡☆♥خواهری بلور♥☆♡
2 بهمن 94 17:38
خدا بهتون صبر بده. روحشون شاد.
الهام
5 بهمن 94 7:09
سلام هر روز بیشتر از قبل دلتنگ مهدیه میشم! انگار این داغ همیشه تازه ست و هیچ وقت کهنه نمیشه جاشون این روزها خیلی خالیه خدا به روح همۀ رفتگان و مخصوصا مهدیه و آقای کاظمی و آوینای دوست داشتنی م رحمت بفرسته ممنونم که وبلاگ شون رو به روز می کنید و یادشون رو زنده نگه می دارید
خاله مرضیه
28 بهمن 94 22:11
سلام آوینا جون .مهدیه جان .مجید آقا.به جای سر مزار باید بیام به وبلاگ آوینا جون.تا باز صدای شیرین آوینا رو بشنوم..دلم براتون تنگ شده.جاتون همیشه بینمون خالیست و به جای خودتون عکستون .......... دور دوم ختم قران هم داره تموم میشه.ولی دلتنگیمون بیشتر .تو این دنیا روی آرامش رو ندید ان شا الله روحتون همواره در آرامش باشه.
کتایون
17 اسفند 94 20:48
سلام مهدیه خانم....جاتون خوبه.من مطمئنم....امروزخیلی دلم گرفته بود اومدم وبلاگ آوینا.....امیدوارم روحتون شادباشه....
احد
17 فروردین 95 12:55
سلام اوینای عزیزم 5ساله شدی روزا چه زود گذشتن روحشون شاد باشه دنیا عجب جای ایه
خاله مر ضیه
26 فروردین 95 8:24
بهار آمد فصل نو شدن طبیعت فصل رویش دوباره زندگی ولی این بهار هم برای ما با حزن و اندوه آمد بهاری بدون فرشته های خوبمان
خاله مر ضیه
26 فروردین 95 8:37
ولی خیلی خوش گذشت تحویل سال کل خانواده دور سفره هفت سین نشستیم و پدرم دعای تحویل سال رو خوند و همگی یه آرزو کردیم بعد هم پدر از لای قران عیدی هامونو در آورد و بهمون داد از سوم عید هم رفتیم دیار پدری هوا عالی روزا گرم و شبا سرد و اوینا جون صبح سحر می رفت تو کوچه و شب بر می گشت و حسابی آفتاب سوخته شد. سلام خواهر مهربانم. ما خود را با خاطرات شما تسکین می دهیم سال 95 هم رسید و ما در کنار هفت سینمون به جای شما عکستون رو دیدیم.با اینکه دور بودی و مشغله ات هم از ما بیشتر بود وبلاگ اوینای عزیز رو درست کردی که مونس لحظات دلتنگی ما باشه.امیدوارم از ما راضی باشی و روح پاک هر سه تاتون کنار هم و در جوار حضرت زهرا باشه
خاله مرضییه
19 خرداد 95 16:46
رمضان 95 مهدیه جان اول نمازش رو میخونه و بعد افطار میکنه. عمر کوتاهت پر از خاطره های شیرین برای ماست.از زمان رفتنت همه رو قران خون کردی من که نور و اثر این قرانها رو تو وجود خودم حس می کنم نمی دونم ثوابش به تو هم میرسه.تو این رمضان آِیه نور رو برات ،به نیابتت می خونم. الله نور السموات والارض مثل نوره کمشکوه فیها فی مصباح المصباح فی زجاجه الزجاجه کانها کوکب دری یوقد من الشجره المبارکه زیتونیه لا شرقیه لا غربیه........(آیه 35 سوره نور) همیشه در کنا هم در آرامش باشید.دلم براتون تنگ شده شب قدر نزدیکه ........
خاله مریم
9 مرداد 95 11:41
5شنبه است و دلم برای آنان که دیگر ندارمشان تنگ شده این چیزی که نزدیک به دو ساله هر هفته ذهنمان را مشغول میکند تو این دوسال با خاطراتتان روزگار گذرانیدیم وچقد سخت بود دیدن جای خالیت در تمام لحظه یادتان کردیم چه خوشی ها وچه ... حالا داریم به روزهایی نزدیک میشویم که تلخترین خاطرات زندگیمان رقم خورده مرداد93 چه ماهی اوایلش به دیدنتان شاد شدیم ولی نمیدانستیم که آخرین ماه زندگیتان است ئ آخرین دیدارمان .مهدیه عزیز دلمان برایت خیلی تنگ شده