آدم واقعا دلتنگ می شه، انگار همین دیروز بود که مهدیه این پست ها رو تو وبلاگش گذاشته بود و ما قربون صدقۀآوینا می رفتیم با اون چادرنماز قشنگش
مخصوصا که تو همین سفر آخرم به عراق همسفرم بودند و همه جا با هم زیارت نامه خوندیم و با هم دعا کردیم
خداوند به حق این ماه عزیز و این شبهای قدر روح شون رو قرین لطف و رحمت الهی کنه
سلام آوینا جون.سلام مهدیه جان
روزها از پی هم می گذرند ودلتنگی دیدار شما هر روز بشتر از دیروز.....
نمی دونم شما چه می کنید ولی امیدوارم غم دلهای با باعث آزرده شدن روح شما نشه
دومین سالگرد دوریتان را در دیار غربت به دور از شما و خانواده دو هفته دیگه باید بگذرنوم
اوینا جون صدای شیرینت ارامش بخش و تسلی دهنده دلمون هست هر روز صبح بهت سلام میدم و فاتحه می خونم امیدوارم همنشین فرشته های اسمونی باشید و رحمت بی دریغ پروردگار روزی دلتون