بدون عنوان

گروه صورتی
21 مرداد 96 10:26

آخه پدر مادر و بچه باهم؟؟چرا بیچاره ها دلم کباب شد

خاله مریم
21 مرداد 96 15:00

9صبح روز 19 مرداد هرگز یادم نمیره سه سال از اون روز تلخ میگذره . آوینا جون اگه بود امسال به مدرسه می رفت ،چقدر مهدیه دوست داشت دخترشو تو لباس تحصیل ببینه

الهی قربونت برم خاله جان دلم براتون تنگ شده روحتون شاد از خدا میخام همیشه کنار هم شاد باشین

خاله مر ضیه
24 مرداد 96 16:16

حاظرم تموم دنیامو بدم همه روزا و همه شب ها مو بدم بشنوم این حادثه یه خواب بوده یه توهم یا مثل سراب بوده شاید این غم کمم بوده این مصیبت مهر آخرم بوده خدا می خوام امشب و فریاد بزنم اونی که بردیش تنها خواهرم بود اون که بردیش همه خاترات من با اون بود اون که بردیش شیشه عمر منم با اون بود اون که بردیش همه جسم و جون و روح قلب من با اون رفت اون که بردیش همه بغض و خستگیم با اون بود این آخرا یه تب سرد تو چشاش پنهون این آخرا کاش می دونستم.پیش ما مهمون بود این آخرا اون تکیه گاه من بی جون بود این آخرا جسمش اینجا روحش تو آسمون بود

احد
24 مرداد 96 19:53

آوینا جان روحت شاد عزیزم

خاله مرضیه
27 شهریور 96 16:55

آوینای عزیز.فرشته آسمونی. تولدت مبارک .همش افسوس دریغ یک بار نشد تو لباس تور اینجا همگی کنار هم تولدتو جشن بگیریم.خواهر عزیزم امیدوارم در کنار خانواده تو آن دنیا در جوار خداوند متعال در آرامش باشید.فاتحه

خاله مریم
29 شهریور 96 10:54

آوینا جون و مهدیه جون تولدتون مبارک هر چند دیگه پیش ما نیستین ولی ما هر سال روز تولدتون رو با خاطرات قشنگی که ازتون داریم میگذرونیم ."آوینا جون تولد 6 سالگی شه "روحتون شاد

دلمون براتون خیلی تنگ شده

الهام
27 مهر 96 14:47

هنوزم روزها رو با خاطرات تون می گذرونیم. روزهایی که کنار همدیگه خوش بودیم و صد افسوس که گذشت

روحتون در جوار حق شاد

خاله مرضیه
15 بهمن 96 22:46

روزها از پی هم میگذرد و هیچ چیز جای خالی شما رو پر نمی کنه .آرزوی همگیمون آرامش روحتون تو آن دنیاست.وعده دیدارمون توآن دنیا محبت

مریم
30 بهمن 96 11:07

من چهار سال پیش با آقای کاظمی و خانم هوایی همکار بودم.تو این چندسال به جرات میتونم بگم یاد و خاطرشون از ذهنم به هیچ عنوان بیرون نرفته.همیشه و هرجایی به یاد این خانواده مهربون و مظلومم.اما حیف که دیگه نیستن... امروز بعد از شنیدن سقوط هواپیمای تهران یاسوج باز داغ دلم تازه شد.گفتم یه سر به وبلاگ آوینا بزنم نمیدونستم اینجا هنوز فعاله.چقدر خوشحالم که اینجا رو فعال نگه داشتین.روح عزیزانمون شاد..... اللهم صل علی محمد و آل محمد

یک دوست
21 اسفند 96 12:29

کاش می شد یه بخشی از چیزهایی که تو وجود آدم هست رو شیفت دلیت کرد، کاش بشه این اتفاق یادم بره، ولی نمی شه، بغضش خفم می کنه، خدایا روحشون شاد باشه، در کنار هم شاد باشن، یه آرامشی هم به ما بده به عزت و جاه و جلالت قسمت می دم.

خاله مریم
9 فروردین 97 9:49

امسال چهارمین نوروز رو بدون شما گذروندیم جاتون کنار سفره هفت سین خیلی خالی بود چهار سال پیش همه خانواده کنار سفره هفت سین خونه مامانشون جمع بودیم چقدر بهمون خوش گذشت ولی امسال دقیقا مثل همون سال همه کنار سفره کنار عکس زیبای شما سال رو تحویل کردیم دلم براتون خیلی تنگ شده عیدتون مبارک روحتون شاد

تبادل لینک
24 اردیبهشت 97 10:09

خدا بیامرزه.. غمگین

خاله مرضیه
14 خرداد 97 22:40

سلام خواهر عزیزم. آوینا جون و مجید آقا مهربان. ماه رمضون هست و زمان افطار با شنیدن اذان تهران به یاد شما دوباره زنده میشه. مهدیه که اول نماز میخوند بعد افطار. وای تا آدما هستند قدرشان رو نمیدونیم و حالا باید افسوس روزهای از دست داده رو بکشیم. روحتون شاد در کنار هم در آرامش باشه.

خاله مریم
19 مرداد 97 10:23

امروز چهار ساله که شما فرشته ها رو از دست دادیم دلمون خیلی براتون تنگ شده و همیشه تو قلبمون خواهید موند امروز دوباره مرور تمام خاطرات تلخ ۱۹ مرداد ۹۳ رو داشتم چقد سخت و غم انگیزه .خدایا روحشون رو قرین رحمت کن😢😢😢😢مهدیه نازنین آوینای گل و مجید مهربون روحتون شاد

خاله مریم
24 شهریور 97 23:09

آوینای عزیزم تولدت مبارک هر چند تو آسمونایی ولی خاطراتت همیشه با ماست امیدوارم کنار مامان و بابا شاد باشیی. روحتان شاد

مامان علی و حسین
30 مهر 97 12:57

روحشون شاد...هیچوقت اون روز رو یادم نمیره دلشکسته

خاله مرضیه
28 دی 97 22:43

جمعه است و باز دلمون پی شما. تو دور همی هامون عکستون جای خالیتو ن رو پر نمیکنه. کاش می شد به عقب برگشت. خداوند بهترین ها رو تو اون دنیا نصیبتون کنه.

:>خــــــواهــــــــر کـــوچـــیـــکـــهــ (بــهـــاره)
15 شهریور 98 21:54

روحشون شاد... خیلی ناراحت شدم

مریم شیربیگی
9 فروردین 02 21:44

سلام ، عرض تسلیت دارم خدمت خانواده هوایی و کاظمی عزیز
بنده یکی از هم اتاقی های مهدیه جان دوره ارشد دانشگاه الزهرا هستم تازه فهمدیم چه اتفاقی افتاده از اعماق وجودم ناراحت شدم مهدیه یه فرشته واقعی بود بواسطه مهدیه جان در نمایشگاه نانو با اقای کاظمی هم اشنا شدم نمونه واقعی انسان بودن از شنیدن این اتفاق بغض کردم گریه کردم اما هنوز باور ندارم که گلچین روزگار بهترین ها رو از ما گرفته .اونا عاشق هم بودن خوش به سعادتشون که باهم پرواز کردن
از خدا برای خانوادهای عزیزشان طلب صبر دارم

✿مهدیه✿
پاسخ

ممنون از شما دوست عزیز،یکی از دلگرمی های ما دوستان عزیز مهدیه جان و مجید آقا هستند و بعد خاطرات و عکسها.برای شما و خانواده محترم شادی و سلامتی آرزو دارم.

❀ღآویناღ❀

بدون عنوان

نظرات (19)

مطلب بعدی

مطلب قبلی