ابتکار در بازی
شرایطی تو خونمون پیش اومد که دخملم تونست چندساعتی بازی کنه و از یکنواختی دربیاد. منم ذوق زده عکاس باشی شدم
اینجا آوینا داره ادای پیشی رو درمیاره، میومیو میکنه و چهاردست و پا راه میره
حالا دخملم مار شده، جدیدا باباییش براش قصه یک مار رو تعریف کرده و اوینا مرتب از من میخواد همونو براش تعریف کنم. رو زمین دراز میکشه و خودشو مثل مار رو زمین میکشه
اینجا داره ادای راه رفتن آقا قوری (قورباغه) رو درمیاره
اینجا هم مثل میمون راه میره، آوینا میمونو خیلی دوست داره چون میمون موز میخوره و اوینا عاشق موزه
اینم یه ژست آخر بازی از گل دخترم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی