سفر به شمال همراه عزیز و بابابزرگ
آخر هفته قبل همراه مامان و بابا و برادرم رفتیم شمال. هوا یه خورده ابری بود ولی مطبوع مطبوع. آوینا حسابی شیطونی کرد و عزیز و بابابزرگشو خسته کرد. همراه بابابزرگش کلی آبتنی و پیاده روی کرد. سفر با مامان و بابام خیلی خوب بود چون تمام مدت اونها مواظب آوینا بودند و من و باباش نفسی تازه کردیم.
اینجا ساحل رامسره
آوینا در حال آبتنی با بابابزرگ مهربون
اینجا هم تلکابین رامسره. اون بالاها یعنی بام رامسر
اینجا هم کتالم، بالای کوه وسط باغ پرتقال است
آوینا با یک سیب درگیره میخواد درسته دهنش کنه
دخترم سه ماه پیش در همین جا یه عکس مشابه داره
اون موقع تازه چهاردست و پا راه میرفت ولی الان شکر خدا راه میره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی