قالی شویی
عزیز جونم یکی از فرش ها رو عید برای شستن به قالی شویی نفرستاده و گذاشته بعد از تعطیلی مدارس این کار رو بکنه، چون دختر خاله "آتوسا" روزایی که مامانش میره مدرسه، میاد پیش عزیز جون و عزیز رو اون فرش پوشکشو عوض میکنه.
حالا عزیز تصمیم گرفته با کمک مامانم "قالی شویی" کنند و منم خوشحال تر از همه در صحنه حاضرم. وای که چه کیفی داشت یه شلنگ مال من بود و خودمو و مامان و عزیز رو خیس خیس کردم. تجربه خوبی بود تجربه ای که شاید دیگه گیرم نیاد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی