آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

❀ღآویناღ❀

آوینا در پارک گفتگو

آخر هفته به پارک گفتگو رفته بودیم. تعداد گربه های این پارک بیش از حد تصوره. تمام مدتی که اونجا بودیم دخملم گربه ها رو با تعجب نگاه میکرد. گربه هاش اینقدر پررو بودند که میومدن بغلت. زمان عکس گرفتن به زور گربه ها رو دور میکردیم. ولی دخملم حسابی سرگرم شده بود. الهی مامانی فداتتتتتت ...
25 ارديبهشت 1391

سفر به شمال

تعطیلات آخر هفته به اتفاق یکی از دوستان به شمال رفتیم. هوا عالی بود. ما به مارکوه رفتیم نزدیکی های رامسره، جای واقعا قشنگ و زیباییه. دخملم حسابی لذت برد. راستی گلم که از 24 فروردین شروع به سینه خیزی کرده بود در روز اول مسافرت یعنی 6 اردیبهشت، چهار دست و پا حرکت کرد. اینجا قلعه مارکوهه، بالای کوه. طبیعت دلپذیری داشت. دریا هم آروم بود البته ما بیشتر در مناطق جنگلی بودیم تا کنار دریا آوینا در حال تاب خوردن در ویلای مارکوه، صبح زود دخملم با بابایی به پیاده روی می رفت کمی هوا سردتر بود و آوینا لباس گرم میپوشید وقتی از پیاده روی برمی گشت از خستگی می خوابید.   ...
10 ارديبهشت 1391

تولد هفت ماهگی ملوسک

ملوسکم ماهه شد. خدایا شکر. یه جشن تولد کوچیک سه نفره در رستوران بوفالو داشتیم ولی دخترم از اول تا آخرش خواب بود. به ما خوش گذشت امیدوارم دخملم هم خوابهای خوش دیده باشه.بوسسسسسسسسسسسسسس ...
26 فروردين 1391

تولد نیم سالگی گلم

ما 23 اسفند به دیارمون رفتیم و فرداش پدرم یه جشن تولد کوچیک برای دخملم گرفت. جای همتون خالی، خیلی خوش گذشت. مهمونای دخملم، خانواده خاله مریم و مرضیه و خانواده دایی حسن و دایی حسین و عزیز و بابابزرگه (گرچه خودشم مهمونه). دختر ماهم، نیم ساله شدی. نمیدونی چقدر خوشحالم، خیلی خیلی دوستت دارم، عاشقتم. تولدت مبارک. فدات شم عزیزم مهربونم مامانم صبح روز 24 ام، آوینا جونم تونست به تنهایی و بدون پشت زدن بشینه. حسابی غافلگیر شدم چون برای نشستن زیاد تمرینش نداده بودم فکر نمیکردم به این زودیا بشینه حداقل تا 15 روز دیگه اولین باری که آوینا نشست راستی انتظار هم به پایان رسید ماهم از این ماه میتونه غذا بخوره دکترش گفت سوپ ساده ش...
21 فروردين 1391

اولین بهار آوینا

دخمل نازنازی من عیدت مبارک آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد . . . نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز . . . و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . . و به لبخند تو از خویش رها می گردد . . . و تو را دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد لحظه تحویل سال ما طبس بودیم. این هفت سین باغ گلشن طبسه اینهم پلیکان این باغه، اومده با دخملم عکس یادگاری بگیره روز سیزده بدر هم بما خیلی خوش گذشت تا روز قبلش هوا بارونی بود ولی سیزده هواش فوق العاده بود ما چندین جای باصفا رفتیم آخرش هم رفتیم خونه عمه ام که باغ باصفا و دنجی دارن و کلی آلوچه و لواشک و آلبالو خشکه و ....
21 فروردين 1391

دست زدن آوینا

اولین حرکتی که در سال جدید دخملم یاد گرفت دست زدن بود روز پنجم عید به همت خاله ها و عزیزش یادگرفت. کلی هم ذوق میکنه وقتی دست میزنه الهی فداتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت اینم یه عکس بامزه از دخمل خوردنی من. داره با داییش رانندگی میکنه ...
21 فروردين 1391

آخرین دلنوشته سال 90

این آخرین مطلبیه که امسال مینویسم آخه برای تعطیلات نوروز میریم به دیارمون البته زود برمیگردیم. دیشب دخترم واکسن 6 ماهگیشو زد گرچه چند روز زودتر زد میخواستم دکترش واکسنشو بزنه و توصیه هاشو در مورد غذا دادن به دخملم بگه. نازنازی من از این ماه میتونه غذا بخوره. فدای دختر گلم بشم چه دردی داشته واکسنش، البته زیاد گریه نکرد و زیاد هم تب نداشت. تولد 6 ماهگی دخترم، شب چهارشنبه سوریه.البته ما اون شب داخل قطاریم داریم میریم به دیارمون ماهم، عسلم، امیدم، گلم تولدت مبارک پیشاپیش عید نوروز رو به تمام نوگلهای باغ زندگی و بهار زندگیم و همچنین شریک زندگیم تبریک میگم. بهترین شادباشها و بزرگترین آرزوها و یه بوس بزرگ تقدیم به همه شما....
21 اسفند 1390

سفرنامه اولین مسافرت آوینا

دختر گلم از 15 تا 18 اسفند ماه برای اولین بار به مسافرت رفت. یه سفر به یادماندنی(به خاطر وجود دختر نازم) به جزیره زیبای کیش. اینم سفرنامه دخترم به صورت تصویری.... جای همه تون خالی برای دیدن سفرنامه ادامه مطلب رو حتما ببینید آوینا بر فراز آسمان کیش آوینا در هتل ساحلی دیدنیها آوینا جان در کنار ساحل خلیج نیلگون فارس دخمل نازنازی در حال پیاده روی صبحگاهی با آقای پدر اینجا هم عسلم در حال دوچرخه سواری در کنار ساحله آوینا خانم در باغ پرندگان در پارک دلفینها اینجا هم آوینا برای شام در رستوران دیدنیهاست که موزیک زنده زیبایی داشت خانمی در کشتی آکواریوم برای دیدن م...
21 اسفند 1390

شعر شمارش اعداد

                          شمارش اعداد   یک ، یکساله دختر دو،  دو دونه گوسفند سه ، سمور تنبل چهار، چهار پایه کوچک پنج ، پنجره ی باز  شش ، شیشه شکسته هفت ، هفت تیر چوبی هشت ، هشت پای گنده نه ، نهنگ دریا ده ، دهقان پیره یازده ، یاس سفیدم دوازده ، دروازه بسته است   ...
14 اسفند 1390